۱۲ اسفند ۱۳۹۷، ۹:۲۱

شاعران امروز از خود بی خبرند

شاعران امروز از خود بی خبرند

علی محمد مودب گفت: شاعران امروز از خود بی خبرند و شعرهای که می‌سازند شعر نیستند بلکه شلیک‌های میدان مشق اند که در نبرد شاعر با هستی خود شکل نگرفته است.

به گزارش خبرگزاری مهر، اردوی دوم آقایان دوره هفتم آفتابگردان‌ها به میزبانی شهر قم آغاز شده و شاعران جوان انقلاب اسلامی از شهرهای مختلف در این شهر گرد هم آمدند.

«آفتابگردان‌ها» عنوان دوره‌های آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی ست که هر ساله به همت مؤسسه فرهنگی ادبی شهرستان ادب با هدف کشف و پرورش استعدادهای شعر جوان برگزار می‌شود و بالغ بر صد شاعران جوان از نقاط مختلف کشور در این دوره‌های آموزشی شرکت کرده و از برنامه‌ها و اردوهای مختلف آموزشی بهره مند می‌شوند.

نخستین کلاس این اردو که برای شاعران جوان تدارک دیده شده بود، با حضور علی محمد مؤدب برگزار شد.

علی محمد مؤدب با این پرسش که ما شاعران چقدر از معجزه کلام وحی بهره مند هستیم، اظهار کرد: اثری که ریشه در خبر بزرگ داشته باشد دیگران را خبر می‌کند و به آنها وجود ببخشد. بنابراین باید از خود پرسید، کلماتی که متن وجود ما را شکل داده اند از کجا آمده است.

این شاعر و منتقد ادبی افزود: مهمترین ثروت هر شاعری خودشناسی است که در واقع تمام شاعری اش در این خلاصه می‌شود. سلوک شاعر درگیری مداوم اوست با خودش تا وجودش را کمال ببخشد و این خود مجموعه‌ای از باورها و سخن‌ها را دربرمی گیرد. ما وقتی درگیر خودشناسی می شویم، راه‌های تازه ای روبرویمان ایجاد می‌شود.

وی گفت: ما شاعران کارمان شناخت این خود است و هرچه به دست می‌آوریم از این خود داریم. شعر واقعی آنجاست که خود حقیقی تان را در قالب کلمه به ودیعه می‌گذارید برای مخاطب. همین نمایش خود حقیقی است که شاعری را دوست داشتنی می‌کند.

مؤدب با بیان اینکه جایگاه شاعر در تفکر ایرانی یکی از رفیع‌ترین جایگاه‌ها ست، تصریح کرد: این شاعر می‌تواند وجود خود را توسعه دهد و افاضه کند. به تمرین‌ها دلخوش نباشیم. این تمرین‌ها لازم است و وقت تمرین کردن هنوز شاعر نشدیم بلکه شعر می‌سازیم. تمام تلاش شاعر واقعی این است که این خود را توسعه می‌دهد و با توسعه دادن این خود است که جهان شعری او شکل می‌گیرد.

شاعر کتاب کهکشان چهره‌ها افزود: دلیل تکرارگویی ها در شعرهای معاصر آن است که شاعران امروز از خود بی خبرند و شعرهای که می‌سازند شعر نیستند بلکه شلیک‌های میدان مشق اند که در نبرد شاعر با هستی خود شکل نگرفته است. شاعری که با خود درگیر شده است می‌تواند در دنیای معاصرش اثرگذار باشد.

وی بیان کرد: همه به خودشناسی فوری نیاز داریم. ما شاعرانِ عصرِ فوریت و دویدن و شتاب در خودشناسی باید هرچه زودتر دستورالعمل‌هایی برسیم که خود را بشناسیم. باید آن جملات و متنی که هستیم را بخوانیم و بشنوییم و باز بنویسیم و تصحیح کنیم.

مؤدب با اشاره به راه‌های خودشناسی بیان کرد: یکی از روش‌ها برای رونمایی از خود دعواهاست؛ در واقع دلیل و چرای دعواها را باید کشف کرد. یکی از راه‌های دیگر این است که به قفسه کتاب‌هایمان نگاه کنیم. هم چنین آدم‌هایی که دوستشان داریم و دوستمان دارند را فهرست کنیم. با این کارها می‌توانیم از خودمان رونمایی کنیم.

مدیر مؤسسه شهرستان گفت: تمام شعرسازی هایی که برای شبیه شدن به شاعران دیگر می‌کنیم، هنوز تمرین است. شاعری که یک کلمه از خودش را پیدا کند و آن کلمه شنیده نشده را بگوید، شاعر زمان خودش است. ما همه مشغول رانندگی با ماشین آموزشگاه رانندگی صائب و بیدل و حافظیم و کلاج و ترمز واقعی زیر پای هیچ کداممان نیست.

وی ادامه داد: ما وارد خیابان خودمان نشدیم. درگیر هستی خود نشدیم. هر صفت ما ریشه در یکی از جملات درونی ما دارد. باید این جمله‌ها را کشف کرد. هنر شاعر این است که این جمله‌ها را بخواند. جملاتی که بین سرسام و خط خطی‌هایی که خودمان ساختیم، گم شده اند.

مؤدب بیان کرد: در بیشتر موارد خصلت‌ها و صفاتمان یک چیز است و بروزهایمان چیز دیگر است و این دوگانگی نمی‌گذارد بفهمیم کدام حقیقت است. به همین دلیل کلاممان جان ندارد. مثل اینکه قرآن را دست گرفتیم و چیز دیگری می‌خوانیم.

شاعر کتاب دستخون خاطرنشان کرد: ما با کلماتی جلوه و با کلماتی خلوت می‌کنیم، و وقتی این دو صدا را همزمان بشنویم می‌توانیم خودمان را درست کنیم. در واقع اگر بتوانیم یک نفر را زنده کنیم همه جهان را زنده می‌کنیم و آن یک نفر خودمان هستیم. وقتی خود را زنده کنیم می‌توانیم جهانی را زنده کنیم.

وی گفت: خودشناسی دو شرط دارد: صدق و مجاهده. صدق عملی. مثلاً وقتی عدالت را دوست داریم باید در حیات خودمان ببینیم چقدر عدالت را عملی کردیم. شاعر مدعی ویرایش جامعه انسانی است و تا زمانی که خود را ویرایش نکرده، دیگران را چگونه می‌خواهد ویرایش کند؟

مؤدب تصریح کرد: هنر شعر از درون شاعر می‌آید؛ وقتی من حریصم الهام حرص، شعر مرا شکل می‌دهد. خداوند مهربان است و هرکس هرچه بخواهد به او می‌دهد. کسی که مجاهده می‌کند هدایت متناسب با آن را خدا به او می‌دهد.

صفات شاعر سرچشمه‌های الهام اند، اگر عمل ما سخن خدا نباشد بمیریم بهتر است. (هر که نه گویای تو خاموش به / هر چه نه یاد تو فراموش به) با این بوطیقا متن وجود خود را باید ویرایش کرد. آن وقت می شویم شاعر این تمدن. بحث ما این است که انقلاب به اینجا رسیده و ما می‌خواهیم شهر خود را بسازیم و شهروند تمدن اسلامی شویم. همین شعله‌های روشنی که روشن مانده و رسیده به ما در زبان انقلاب تبدیل به متنی می‌شود که تمام طاغوت‌ها را نابود می‌کند.

مؤدب گفت: بخشی از متن وجود منِ شاعر امام و شاعر شهدا و دفاع مقدس، متن فرعونی است و بخشی اش هم ریشه در ایمان دارد و هر چه می کشیم به خاطر نفاق و نشنیدنمان است. شعر خواندن متن وجود خود و توان تصحیح آن و درگیری آن متن را روایت کردن است و برای این مخاطب باید بیاید به سراغ این شاعر وگرنه صدا زیاد است.

وی ادامه داد: وسوسه شیطان، الهام اغوا و الهام گناه نمی‌تواند به وجود شاعر راه پیدا کند اگر خود را در معرض نوازش نام‌های خدا قرار بدهد. حکیم نظامی می‌گوید (چو نام توأم جان نوازی کند / به من دیو کی دستیازی کند) اگر متن زنده وجود خود را پیدا کنیم دیگر نیاز به تلاش نیست. چون وصل می شویم به چشمه جوشانی که خدا ایجاد کرده است و خوبان از آن بهره مند بوده اند.

وی بیان کرد: خدا شاعران را برگزیده برای اینکه سخن بگویند؛ سخنی که ارزش گفتن داشته باشد و زیر سایه سخن الهی باشد و باید در این مسیر آن گزاره‌های بنیادین وجود خود را باید پیدا کرد و غفلت‌ها را کنار زد.

کد خبر 4557462

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • IR ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۳
      0 0
      باشه! تو خوبی!